نتایج جستجوی عبارت «محمد صفایی دبستان فرهنگ اسلامی مدرسه شهید مفتح هنرستان فنی شهید باهنر غواصی بوشهر کرمان اروندرود ۱۳۴۷/۳/۱ ۱۳۶۲/۱۱/۱۶ ۱۳۶۳/۳/۱ ۱۳۶۳/۱۰/۴ ۱۳۶۴/۱/۱۷ ۱۳۶۴/۷/۲۲ ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ والفجر ۸» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی می‌زدند‌. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر ‌به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت‌، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام می‌کند‌. بلافاصله ‌‌ماسک خود را بیرون ‌آورده و روی پوزه قاطر می‌بندد‌، همراهان او علت را سئوال می‌کنند‌، در پاسخ می‌گوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست‌، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند ‌‌غذا ها را...
کلیات عملیات کربلای 8
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
این عملیات در ساعت 2/15 نیمه شب 1366/1/19 در منطقه شلمچه انجام شد‌. این عملیات مکمل عملیات کربلای 5 بود و هدف اصلی آن، این بود که هدفهایی که در عملیات کربلای 5 بتصرف در نیامده بود‌، تصرف و تأ مین شود‌. گردان کمیل در این عملیات حضور داشته و تصرف و تثبیت برخی از خطوط دشمن را بعهده داشت‌. شرح این عملیات و نحوه عمل گردان کمیل را بخوانید از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان...
رابطه طبقه اقتصادی و ایثار
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
در این قسمت ایثارگران مطالعه شده بر اساس میزان در آمد و تمکّن مالی در زمان وقوع حادثه شهادت‌، جانبازی و اسارت به سه طبقه بالا (مرفه)، متوسط و پایین تقسیم شده‌اند‌. هدف آن است که ببینیم که کدام طبقه یا طبقات اقتصادی در شهرستان نی‌ریز سهم بیشتر‌ی در اداره جنگ هشت ساله داشته‌اند‌. توصیح اینکه ‌‌گنجاندن افراد در طبقات بالا ، متوسط و پایین یک داوری ارزشی نیست، بلکه صرفا” شاخص ما در این سنجش از نظر...
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشه‌ای از صحنه‌های شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح می‌دهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمع‌آوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
شورای افکار خمسه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از روزهای آخر ماه مبارک رمضان توسط پنج نفر از برادران رزمنده به روحانی گردان، «شهید سید رسول معصومی» پیشنهاد می‌شود که در مراسم برگزاری نماز عید فطر، همه رزمندگان بدون کفش بطرف محل برگزاری نماز عید بروند. اتفاقا" مورد قبول تبلیغات لشکر هم واقع شده و این کار انجام می‌شود. پس از آن در گردان، این گروه پنج نفره بنام "شورای افکار خمسه" مشهور شده بودند.  ...
شعر
دانشنامه دفاع مقدس »
ای شهیدان ای پیشتاز عرصهها در ره اسلام جان کـردی فــدا ای بجان بنشیده فـــرمان خدا برجهان از حق رساندی این ندا ای خدا ما عاشق ثـــاراللهیم جان بکف ما پیرو روح اللهیم عالمی مبهوت در فرهنگ تو پشت اهریمن شکست از جنگ تو جز‌شهیدان نیست‌کس همسنگ‌ تـو تـا نـــمـودی عــــزم فتـح کربلا ای خدا ما عاشق ثـــاراللهیم جان بکف ما پیرو روح اللهیم سرخ رو در محضر داور تویی مجــری فــرمــا ن پیغمبر تــویی سـرفراز عرصـه محشـرتویی گفته ای هیهــــات من الذله را ای...
پماد سنگر و خمیر دندان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 زمانیکه گردان کمیل در خط خرمشهر مستقر بود. شهید عباسعلی دهقانی در تاریکی شب داخل سنگر به دنبال پماد سنگر «ضد پیشه» می‌گردد. یک عدد لوله پمادی را یافته و از آن استفاده می‌کند‌ و سایر بچه‌ها نیز آن را به سر و صورت خود می‌مالند. بعد از مدتی، از بوی پماد متوجه می‌شوند که به جای‌ "پماد سنگر"، "خمیر دندان" به سر و صورت خود مالیده‌اند‌.  ...
تقلب در قرعه کشی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات کربلای 4 دو نفر از برادران پیک گردان کمیل بودند. قرار شد یکی از این دو به همراه شهید مرتضی جاویدی به آن سوی اروند (ضلع غربی) بروند و مسیر را شناسایی کنند. تا زمانیکه گردان از روی اروند حرکت کرد و به آن سو رسید بچه‌ها را راهنمایی کنند. موقع انتخاب یکی از این دو نفر، بحث بیش آمد و هر دو اصرار داشتند که باید من بروم. چون به نتیجه نرسیدیم قرار شد قرعه...
برادران گشتی عراق
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها ‌می‌کردند. تا بچه‌ها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود‌. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمی‌کردند. برخی...
مگس و مجس
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچه‌ها دو سرباز عراقی را به اسارت می‌گیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه می‌دارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع می‌کنند ‌‌با ‌ اسیران مکالمه کردن.‌ به آنها محبت کرده و به شوخی کردن می‌پردازند‌، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف می‌کرد و می‌گفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی‌‌ می‌گفت: "مجس" و همه می‌خندیدند. موقعی که می‌خواستند...